پرش به محتوا

تأثیر مثبت اندیشی در زندگی

تاثیر مثبت اندیشی در زندگی

نقش مثبت‌اندیشی در رسیدن به خواسته‌ها

عادت به تفکرِ مثبت و داشتنِ احساسِ خوب راهی است برای درخواست هر آنچه می‌خواهیم. مثبت‌اندیشی ما را به احساس بهتری نسبت به خود و خواسته‌هایمان می‌رساند.

احساس خوب آسان کنندۀ مسیرِ سفر است. سفر به اعماق خواسته‌ها و آرزو‌های قلبی و رسیدن به آنچه حقیقتاً دوست داریم. وقتی به احساسِ خوب می‌رسیم با نیروی الهی که در تمام کائنات موج می‌زند، در هماهنگی هستیم.
اوج هماهنگی در این است که:


جهان به ارادۀ خداوند از طریق قوانین منظم و طبیعی یاریگر ما برای رسیدن به خواسته‌هایمان می‌شود. راه‌های تازه به ذهنمان خطور می‌کنند. افراد و شرایط با ما به هماهنگی می‌رسند و خواسته‌هایمان به راحتی شکلِ واقعی به خود می‌گیرند.

 

وقتی صحبت از مثبت‌اندیشی به میان می‌آید، منظور این نیست که هیچ قدمی برداشته نشود. مثبت‌اندیشیدن مترادف با تبلی کردن و یا کاهلی نیست. مثبت‌اندیشی باید منجر به مثبت عمل کردن شود. هر عملی به دنبال یک انگیزۀ قوی و یا داشتن عادتی قدرتمند انجام می‌شود.

عادات ذهنی چگونه به وجود می‌آیند؟

↵  اعمال روزمرۀ ما به تبعیت از عادات فکری که داریم، انجام می‌شوند. یعنی هر کاری که در طول روز انجام می‌دهیم به صورت عادت انجام می‌شود. مثل مسواک کردن، غذا خوردن، مدرسه یا دانشگاه رفتن، خوابیدن، نشستن، راه رفتن و هزاران کاری که در گذر زندگی انجام می‌دهیم.

معمولاً هر کار تازه‌ای را که شروع می‌کنیم؛ هم سخت انجام می‌شود و هم با مشکلات زیادی همراه است. علت سختی کار در این است که هنوز از نظر ذهنی با آن کارِ جدید خو نگرفته‌ایم. اما کار‌هایی را که به انجام آن‌ها عادت کرده‌ایم و یا در انجامشان ماهر شده‌ایم، راحت و سریع به نتیجه می‌رسانیم.

البته بسیاری از کار‌های آسانی که اکنون در زندگی خود انجام می‌دهیم در یک بازۀ سنی خاص و یا در گذشته، کار راحتی نبوده‌اند. راحتی و آسانی که هم اکنون برای انجام این کار‌ها تجربه می‌کنیم حاصلِ عادت کردنِ ذهن است.

کارِ ذهن دقیقاً مثل رانندگی کردن است. ما با ذهن خود در جادۀ زندگی رانندگی می‌کنیم. یک رانندۀ ناشی که هنوز مهارت رانندگی کردن را بلد نیست با مشکلات زیادی مواجه می‌شود.
↵ تصادفات کوچک و بزرگ، استفادۀ بی‌موقع از ترمز و دنده دستی و یا نداشتن کنترل در سرعت از جمله نقایص رانندگی کردن یک فرد تازه کار است.
همان فرد بعد از چند سال رانندگی کردن نه تنها همه چیز را در کنترل دارد بلکه می‌تواند حین رانندگی به تلفن خود جواب دهد. چای بنوشد و یا غذا بخورد. علت این راحتی، مهارتی است که فرد به دست می‌آورد. این مهارت، حاصلِ پذیرش ذهن و اقدام عملی است. وقتی برای انجام کاری وارد عمل می‌شویم و بار‌ها آن کار را تجربه و تمرین می‌کنیم، ذهن به آن شیوه عادت می‌کند.

جیم ران استاد رشد فردی می‌گوید:

موفقیت چیزی بیش از چند روش ساده نیست که هر روز باید آن‌ها را تمرین کنیم.

ذهن ابزاری قدرتمند در اختیار تک تک ما آدم هاست. هر کدام از ما با داشتن چنین گنجینۀ گرانب‌هایی قدم به این دنیای اسرار‌آمیز گذاشته‌ایم. ارزشمندی و قدرت بینظیر آن را دست کم نگیرید. افکار مثبت مثل غذای پاکیزه و سالمی هستند که خوراک ذهنمان می‌شوند.​

اگر ذهن به مثبت‌اندیشیدن عادت کند و بیشتر جنبه‌های زیباتر زندگی را ببیند، گرایش ما به سمت اقدامات مثبت بیشتر می‌شود. ذهن به هر چه توجه کند ما را به همان سو می‌کشاند. توجه بیشتر به هر چیزی و یا هر رفتاری از سوی ذهن، بتدریج همان را تبدیل به عادات ذهنی می‌کند.
همۀ ما مجری بی‌چون و چرای عادات ذهنی خود هستیم و تمام رفتار‌ها و کار‌هایی که انجام می‌دهیم یک سری عادات تکراری هستند.

اغلب دیده‌اید که افرادی که در مجاورت معتادان قرار می‌گیرند، کم کم قُبح استفاده کردن از مواد مخدر برایشان از بین می‌رود. مثل فرزندان و خانواده‌های آن‌ها که همیشه رفتار‌های آن‌ها را می‌بینند. این عادی شدن رفتارِ نامطلوب به دلیل عادت کردن ذهن است. یعنی آن رفتار برایشان عادی شده است.
در عوض کودکان یا افرادی که در محیط‌های علمی رشد می‌کنند؛ شخصیت رشد یافته‌تری پیدا می‌کنند. ارتباطات بهتری با دیگران برقرار می‌کنند و مهارت‌های زندگی سالم را یاد می‌گیرند.

این تفاوت در یادگیری، تنها به دلیل این کارکرد ذهن است که به هر چه توجه کند؛ همان برایش عادت می‌شود. از سوی دیگر هر چه برای ذهن عادت شود؛ فرد راحت‌تر برای انجام دادن آن اقدام می‌کند.

عادات ذهنیِ مثبت، انگیزه‌های قدرتمندی برای انجام کار‌های خوب و ارزشمند هستند. اگر ذهن ما یاد بگیرد جنبه‌های مثبت زندگی را ببیند، در مسیر بهتری از زندگی قرار می‌گیریم. دیدن نیمۀ پُرِ لیوان است که به ما انگیزه و‌امید می‌دهد نه توجه بر قسمت خالی آن و احساس کمبود و ناامیدی.

همۀ ما وقت زیادی را صرف می‌کنیم تا کار‌های بیشتری در زندگی خود انجام دهیم اما به دلیل تفکرات منفی و یا باور‌های محدود‌کننده، اغلب انرژی خود را هدر می‌دهیم. اگر افکار مثبت همراه با باور‌های قدرتمندکننده به عملی منجر شوند؛ به مراتب دسترسی به یک خواسته آسان‌تر و سریع‌تر می‌شود.

ما در هر لحظه می‌توانیم با خداوند عالَم در ارتباط باشیم و تقاضا‌های قلبی خود را از او طلب کنیم. خداوند نیز در هر لحظه آمادۀ اجابت خواسته‌های ماست و لحظه‌ای درنگ نمی‌شود. اما هر کاری راهی دارد و هر مقصدی، مسیری مخصوص به خود دارد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *