*حسِ خوب*
صدای موج آب به گوش می رسد. لحظه هایم را خیس و نمناک می کند.گویی روح مرا می شوید . قلبم را پر از قطره های خیس آب و ذهنم را پاک و زلال می کند.
چه آهنگی دارد این زندگی ، چه با شکوه است این لحظه ها ، لحظه هایی که برای تجربه شان بی تاب بودیم.
گاهی آهنگی با ریتم تند نواخته می شود و گاهی ریتم زندگی ، آهنگی آرام و ملایم است.
این است طبع زندگی.
دنیا اینگونه است و زیبایی آن پشت همین ریتمهای تند و کند است که تجربه می کنیم.
خوب گوش کن ، چه می شنوی؟
خوب نگاه کن، چه می بینی؟
چه احساسی داری ؟
قلبت چه آهنگی را می نوازد؟
ریتم آن تند است یا آرام و ملایم ؟
گاهی حال دلت رابپرس و احساست را با ریتم قلبت اندازه بگیر .
با خودت حرف بزن . به خودت بگو که من اکنون اینجا هستم و حضور دارم .
ضربان قلبت را احساس کن .
به اطرافت بنگر ، زیبائیهایی که پیرامون تو هستند و اکنون می توانی آنها را ببینی ، بشنوی و یا لمس کنی …
گلی را که می بویید و تمام وجودتان غرق در حسِ خوبِ عطر گلها می شود و شما را خوشبو و معطر می کند.
خورشیدی را که در آسمان آبی می بینید، گرمایش تنتان را لمس می کند و شکوه درخشش آن را با تمام وجودتان احساس می کنید.
خبری که می شنوید و گوشتان را می نوازد ….
پیام عشقی را که دریافت می کنید و حضور شیرینی را که با دیگری احساس می کنید…
تمامش لحظه های شیرین و به یاد ماندنی است که حسِ خوبِ بودن در اینجا و اکنون را به ما هدیه می دهد.
مگر نه همه ی اینها حسِ خوب است.
حسِ خوبِ بودن ، زندگی کردن و زندگی ساختن …
به راستی آهنگ زندگی چه طنینی دارد.
به هر جا بنگری، به هر کو سر بزنی، همه غرق در احساس است.
آهنگ زندگی گاهی با ریتم تند است و گاهی با ریتم آرام
